ﺧﺪﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﺮﺩﻩ ؛ قبول !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﻭﯾﻨﭽﯽ
ﺍﯾﺮﺍﻧﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺩﺳﺖ ساناز ۴ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ! :)))))




تاریخ: شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

دختره PM ﺩﺍﺩﻩ :ﮐﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ؟
ﮔﻔﺘﻢ:ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ
ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻐﻞ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ
ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﺘﻮﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟
ﮔﻔﺘﻢ:ﺑﮕﻢ ﺑﺂﻭﺭﺕ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ﺑﮕﻮ ؟؟
ﮔﻔﺘﻢ:ﮐﻨﺂﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ
ﻫﯿﺠﯽﺩﯾﮕﻪ ﺑﻠﻮﮐﻢ ﮐﺮﺩ !




تاریخ: شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

من وقتی گوشیم زنگ میخوره میذارم 20 ثانیه بگذره بعد جواب میدم فک کنن منم کارو زندگی دارم :| :)))))

خنده




تاریخ: شنبه 17 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ
ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ
ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ . ﺩﻫﻦ
ﻫﻤﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺳﺮﻭﯾﯿﺲ ﻣﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ
ﻫﻤﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﯽ ﺻﺪﺍﻡ ﺑﺰﻧﻪ ﻧﻔﺴﯽ
ﻋﺰﯾﺰﻡ |: |:
ﻓﮏ ﮐﻦ ۵۰ ………. ﮐﯿﻠﻮ ﭼﺎﻕ ﻣﯿﺸﻢ
ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ <:
ﺍﺻﻦ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺲ ﻣﺤﻮ ﺷﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﺑﻤﻮﻧﻢ ﭘﺰ ﺑﺪﻡ |:




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza
روز اول استاد دانشگاه به دانشجوها گفت ایمیلهاتون را برام بفرستین!!!
اینا ایمیل هاشون بود:
گودزیلا ۱۲۵
جی جی سوسول
پیشی ملوس نازی
بوخولمت_۱۱۲
wooow2231
sharj midam _web migiram
قیافه استاده :|

.:)))
.





تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

برادرم استاد دانشگاهه ، استاتوس داده…شاگردام ازم نمره میخوان چکار کنم؟
منم زیرش کامنت گذاشتم به عمه مون فکر کن…

خخخخخخ

.

.

.

.

.
تا حالا ۱۸۳ تا لایک گرفتم از دانشجوهاش :))))




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻬﻮﻭﻭﻭﻭﻭ مامانم ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ
ﯾﺎ
خداااااا ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺍﺩﯼ ﺯﺩ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ
ﺳﯿﻞ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻌﺪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ
ﺟﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽﯾﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻎ ﺧﺪﺍﯾﺎ
ﺷﮑﺮﺕ….؟؟؟؟؟
ﻣﻦ:|
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﻗﺮﻋﻪ ﮐﺸﯽ ﺑﺎﻧﮏ ﺟﺎﯾﺰﻩ
ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﯼ ﺑﺮﺩﯾﻢ
ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺗﻮ ﻣﺒﻞ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺗﻮ
ﺣﺎﻝ ﻣﯿﮕﻢ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﮕﻦ ﮐﺎﻧﺎﻝ ﺟﻢ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺻﻞ ﺷﺪﻩ!!!!!
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺳﺮﯾﺎﻝ :(((
ﻣﻦ:|
ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻦ:|
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻦ:|
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻦ:|




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

به همین سوی چراغ طرف تو پروفایلش زده … Works at FBI … پیش خودم گفتم دمش گرم … پرچم ایرانی ها تو اف بی آی هم بالاست … بعد دیدم تو پرانتز زده …
.
(Works at FBI (Fedrasion e Bikaran e Iran
.
.
تحریم ها همه جووووره اثر گذاشته :|

خدایا رحم کن :|




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

یکی از فانتزیام اینه که

دوست دخترم بهم شک کنه و بهم سیلی بزنه ولی من هیچی بهش نگم
بعد توی غروب افتاب وقتی دارم کوله بارمو جمع میکنم میاد به من بگه

من اشتباه کردم منو ببخش میخوام تا اخر عمر کنیزت باشم ، اما من اشکامو پاک کنم و بگم

دیگه دیره تو به من شک کردی بعد سیگارمو روشن کنم و لا به لای نور غروب خورشید محو بشم …
یکی یه دسمال بده اشکم در اومد :’(




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

رفته بودیم مهمونی بچه های کوچولوی فامیل همه دور هم جمع شده بودن بازی میکردن منم نشسته بودم نزدیکشون

یهو دیدم یکی از دخترا به یکی از پسرا که تک بچه خانوادش بود گفت :

دلت بسوزه من ۳ تا داداش دارم تو نداری!

پسره هم برگشت گفت : تو دلت بسوزه !

من مامان بابام بمیرن همه ارثشون رو میبرم اما تو سه تا داداش داری که هرکدوم دو برابر تو سهم میبرن!!!!
اینا بچه ن ؟؟؟؟؟

این بچه مگه تو قوه قضاییه کار میکنه این چیزا رو میدونه؟؟؟

اقا من تسلیمم !

این دهه هشتادی ها واقعا اخرشن !!

والا




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

خواهرزاده ی ۵ ساله م رو بردم سوپرمارکت بهش میگم عزیزم چی دوس داری برات بخرم ؟
میگه شکلات …
گفتم ای جونم ! چه شکلاتی بخرم برات ؟
یهو چشماشو تنگ کرد گفت : شکلات تلخ ! مثه طعمِ زندگی

من:|

طعم زندگی:|

 




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

بفرما هی بتون گفتم نرید تو افق محو بشید
متاسفانه از یه منبع موثق همین الان شنیدم ….

که تو افق گشت ارشاد گذاشتن
از خواهرایی که قصد محو شدن دارن تقاضا دارم حجابشون رو رعایت کنن :| :))




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

یکی از فانتزیام اینه که :

دکتر جراح بشم …بعد سر عمل جراحی به دستیارم

(ترجیحا دخدر خوشگل ۲۴ تا ۲۸ سال )

همینطور که دارم هی میگم پنس ، چاقو ، تیغ و اینا …

یه دفعه وسطش بگم : مااااچ …

ببینم چیکار میکنه

خلاصه هر گلی بزنه به سر خودش زده دیگه
:))




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza
اونایی که از جای دیگه عصبانین
ولی سر یکی دیگه خالی میکنن

نه مجرمن نه بیمار …
.
.
.
.
.
.
.
.
بی شعـــورن میفهمی بیشعور




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

من یه پسرخاله ی دهه هشتادی دارم که هشت سالشه. باشگاه کاراته هم میره و کمربند مشکی داره. خلاصه وحشی به معنای واقعی کلمه ست! یه بار داشتم با داییم صحبت میکردم که این پسرخالم اومد و به من گفت چطوری منگل؟!
داییم گفت چرا هیچی نمیگی بهش؟ منم که میدونستم اون چه موجودیه گفتم ولش کن بابا بچست!
دودقیقه بعد دوباره اومد و بهم گفت چطوری منگل؟! داییم گفت مهدی تو بزرگتری. نباید اجازه بدی باهات اینطوری حرف بزنه. برو یه دونه بخوابون تو گوشش. منم گفتم بیخیال بابا بچست. ولش کن!
دفعه سوم که اومد و بهم گفت منگل، داییم دنباش کرد که بگیرتش و ادبش کنه. این پسرخاله ی ماهم داییمو یه گوشه گیر آورد و عین لاک پشتهای نینجا افتاد به جونش و تا میخورد زدش!
بعد داییم بدون اینکه چیزی به روی مبارک بیاره اومد و دوباره مشغول صحبت شدیم. بازم این پسرخالم اومد و گفت چطورین منگلا؟!!!
من به داییم گفتم با تو هم بودا! چرا نمیری بزنیش؟
گفت ولش کن بابا بچست!!!
منم رفتم تو آشپزخونه و شروع کردم به گاز گرفتن یخچال!




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

از سر کار داشتم بر میگشتم خونه که وسط راه لاستیک ماشین پنچر شد .
پیاده شدم و با بدبختی جک و بزن و لاستیک زاپاس رو بنداز که یه دخترِ جلو ماشینم پارک کرد!
پیاده شد گفت : آقاااا ، میشه لاستیک من رو هم عوض کنی ؟! بلد نیستم :( ..پنچر شده ..!
دیدم چاره ای نیست ، دلم سوخت و شروع کردم به عوض کردن لاستیک ماشینش که
همون لحظه یه خانم با ۲۰۶ اومد بغلم و گفت ببخشید آقا ، بالانس هم انجام میدید …!!
انقدر شاکی شدم الکی گفتم :بله انجام میدم .!! لاستیکی ۵۰۰۰ تومن .
یه قیافه ای گرفت و گفت: وااااااا !! پنج هزار تومــــــــــــــن ؟! چه خبره آقا ؟!
ما مشتری خودتون هستیمااا ، همیشه پیش خودت میام .!! :((




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

واسه قبولی دانشگاه من:

بابام گوسفند و گاو و شتر از هرکدوم یدونه نذر کرد

مامانم یه سفره حضرت ابلفرض نذر کرد

آبجیم ۶تا النگو نذر کرد

مامان بزرگم ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومن نذر کرد

و
.
.
.
.
.

هیچ دیگه دیدم دانشگاه قبول بشم کل خانواده برشکست میشیم و

ضربه شدید اقتصادی میخوریم نرفتم کنکور بدم




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

 

با دووز دخترم داشتیم از خیابون رد میشدیم ، عینک دودی زده بود. گشت اومد گفت خانوم چه نسبتی با شما دارن؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
منم گفتم : خانوم کور هستن دارم از خیابون رد می کنم.
خخخخخخخخخخ :))))))))




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza
هفـــت سالــــم بود با مامـــنم رفته بودم بیــــرون واســـــه خرید
حالا اینـــش که چطور گــم شــــدم بمـــونه !!!
مــــا رو تحویل کلانتری دادن گفـتن : این پســـره گم شـــده
مـــنم اینههههههــو این یتــیما یه گوشـه کــــز کــرده بودمــــو گریه میـــکردم و میــگفتم :
“مــن مامنمو مــوخووام”
یه ســـــربازه اومد پیشـــم گفت : پسر جون اسمــت چیه ؟؟؟؟؟
من : محمد
ســـــــرباز: ببین محمد جان ما مامنتو پیــــدا میکنیم اگه قول بـــــدی گریه نکنــــی و به سوالام درست جواب بدی
من: باشیییییییییی :”(
سرباز: محمد جان خونتون کجــــاس؟؟؟
من : پهـلو خونه ســـارا اینا (دخمل همسایمون)
ســـربازه :|
ســــــربازٍ :نــه منظورم اینکه کــــدوم خیابون ؟؟؟
من: خیابون ســــــارا اینا
باز ســـــــربازه :|||
یکــــــی دیگه اومـد بنظر ســــرباز نمیومد گفت : بذار خودم ازش بپرســــم
پســــر جان خونه ســــارا اینا کجاس ؟؟؟
مـــن : پهلو خونه مــــا
یهو کل ملت از خنده کف کلانتری هیلیکوپتری زدن !!!
الان که فک میکنــم میبینـم از همـون بچگــی هــم فقط بدرد این میــخوردم موجــبات خنــده و شــادی دیــگرونو فراهم کنم :|



تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺮﻭ ﺁﺏ ﺑﯿﺎﺭ
ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ
ﺗﺸﻨﮕﯿﻢ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻪ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﺁﺏ ﺑﯿﺎﺭﻡ علیلضااا ﺗﻮ ﺑﺮﻭ
ﺑﯿﺎﺭ (((((((:
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺁﻥ ﮔﻠﺒﺮﮒ ﻣﻐﺮﻭﺭﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺯ ﺑﯽ ﺁﺑﯽ
ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﭘﺎ ﻧﻤﯿﺸﻢ (((((((:




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

از خونه ی همسایه بوی کیک اومد، بعدبوی آش رشته اومد، الانم بوی قرمه سبزی میادمیخوام برم در بزنم بگم ما به جهنم خودتون اسهال میشین بدبختا. :-D
کصافطا :’(




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

مامانم اومده میگه یه پست سرکاری بذار . . چهار تا فحش به عمت بدن بخندیم :)))

——-

 اینقدر که ما دنبال فیلترشکن گشتیم واسه فیسبوک، هاچ دنبال مامانش نگشت!!

——–

با این گرونی گوشت تا چند وقت دیگه جلو پای عروس و دوماد مجبورن تن ماهی باز کنن :)))

——-
کلا آدم وقتی تو فیلم و عکس خوب میفته که رکابی و پیژامه راه راه تنش باشه ! :))

 




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

بعـضـــیا لیاقت منــو ندارن … |:

.
.
.
.
.
.

خو ,,, اونایی که دارن پـــــــــــــس کدوم گورین …؟؟؟

دارم حـــیف میشم میفهمیــــــــــــــــــد ؟|:

 




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza
زن به شوهر: اگه من ازت جدا شم چی میشه؟

مرد: دیوونه میشم.

زن: نمیری دوباره زن بگیری؟

مرد: والا به دیوونه اعتباری نیست !




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

پسر داییم هنوز پوشک پاشه
تازه حرف زدن یاد گرفته.
بهش میگم ای جانم پوشک داری خوشمل پسر؟
.
.
… .
.
.
میگه پ نه پ دستشویی فرنگی پام کردم،اگه کار داری بهت قرض بدم..
تا غروب بهش نگا نکردم.میترسیدم بهم تیکه بندازه.
یعنی پیشرفت نسل جدید دیگه دهن منو آزادراه کاملا آسفالت کرده.




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ﯾﻪ رفیق ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯿﺮﻩ ﺧﺮﯾﺪ؛
ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮ ﭼﻨﺪ
ﺧﺮﯾﺪﯼ
:)))))))




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

..آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه

.
.
.



.
.
.
.
.

یه روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه، اینا هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی!

>>>* ما ۴شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
>>>* من چهارشمبه چک دارم !
>>>* منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ…
>>>… * پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم…
>>>* حالا من چی بپوشم؟!
>>>* ما شماره ماشین مون فرده، فک نکنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!
>>>* میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
>>>* سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
>>>* شام هم میدن؟
>>>* ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه
اگه اسیر نشم و برگردم
>>>* بگو سر راه نون بگیره…
>>>* ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از
ناهار!!!




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺯﺭﺕ ﻭ ﺯﺭﺕ ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ
ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ !!!!

یهو ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؟؟؟؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ
ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ !!!!
ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ …. ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ
ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ||||:




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

ایقده از پسرایی که میخوان تو اینترنت مخ دخترا رو بزنن بدم میاد ..!!
دختر خانومایی که موافقن شمارتونو  بزارین تا در موردش صحبت کنیم ..

 

 




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza

مامانم یه قابلمه جدید خریده،
بعد امروز به شوخی گفتم
اگه توش خط بندازم چی کار میکنی بر گشت گفت:
هیچی فقط یکی مثل همون خط تو صورتت میندازم…

… من :|
روحیه عاطفی مادرانه o.O
سازمان حمایت از کودمان بی سرپرست:|




تاریخ: سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط alireza